مادر فووووق مهربان!

خونه ی ما یه خونه سیاه

ازاون خونه ها که مدام تو جنگن

از بچگی شایان نورچشمی خانواده بود

تبعیضای مامان اینقدر ضایع بود که کل فامیلم فهمیده بودن

وقتی هم که شایان مریض شد دیگه مامان میگفت همه

باید شایان و رو سرشون بزارن

خداروشکر خوب شد ،خداروشکر نامزد کرد

ولی همچنان مامان همون ادمه با این تفاوت که الان زن شایانم

اضافه شده!یعنی ما باید هم شایان رو بزاریم رو سرمون هم زنشو

که یه وقت شایان ناراحت نشه!

حالا مریم واقعا دختر خوبیه من ازش بدی ندیدم

همه جوره احترام میزاره و همه جوره هم بهش احترام میزارم

ولی وقتی مامان باید و نباید میزاره ادمو روانی میکنه

سونیا که کلا لج کرده و هرچی مامان میگه برعکسشو انجام میده

منم که هرچی از نظر خودم درسته رو انجام میدم

ولی مامان نمیدونه با این کاراش چه تخم کینه ای تو دل ماها کاشته...

 

 

۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
سینا
۳۰ دی ۱۴:۱۳

سلام

توی بیشتر خونواده ها این تبعیض ها هست!

همیشه هم مادرها باعث و بانی این رفتارها هستند!

توی خونه ما هم مادرم هوای برادر کوچیکم رو خیلی داشت

انقد اینکارهارو تکرار کرد که اون بدبخت وقتی معتاد شد نذاشت جلوش رو بگیرم

وقتی می گفتم سیگار می کشه می گفت تو هم سیگار بکش!

خلاصه اون معتاد شد و با اعتیادش خونواده مارو به فنا داد!

الان هم مادرم خیلی هواش رو داره، یه خونه براش خریده و گذاشته اون بره اونجا زندگی کنه!

منم یه گوشه این تهران دارم برای خودم زندگی می کنم!

تبعیض بین فرزندان کار درستی نیست چون باعث و بانی کینه و دشمنی میشه

انشاءالله که خیر باشه

پاسخ :

نمیدونن با اینکاراشون  طرف و نابود میکنن
مادرتون با اینکارش دوتا پسراشو از دست داده
همون کاری که مامان من کرده...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان