عمل اسلیو هفت ساعته ی مامان😶

دیروز عقد شایان بود

خیلی یهویی و هول هولکی شد ولی خب

خداروشکر که به خوبی گذشت!

امروزم مامان بستری شد و فردام قراره عمل اسلیو معده انجام بده...

من امروز سرکارم فردا یه راست از اینجا میرم بیمارستان 

خیلی ترسیدم...

خیلی نگرانم

ایشالله همه چی خوب پیش بره

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

ارزو...

دیروز ارزو تو واتساپ پیام داد!

قدیمیا میدونن ارزو دوست قدیمی منه که بعداز

ازدواجش ارتباطمون کم شد و الان چند ساله که خیلی کم و شاید ۸ یا۹

ماه یه بار استوری هم دیگه رو ریپلای کنیم!

چند ماه پیش که پیام داده بود گفته بود باردار بوده و سقط کرده

اونموقع دلداریش  دادم و گذشت...

دیروزم گفت  چندماهه بارداره و باید سقط کنه 

گفتم اشکال نداره عزیزم یه حکمتی هست خودتو ناراحت نکن

گفت نه اصلا ناراحت نیستم تو بارداری اول میگن  سقط طبیعیه!

انگار یادش نبود چند ماه پیشم همین حرفارو بهم زده 

گفتم مگه چند ماه پیش نگفتی باردار بودی؟

گفت اهان اون که به سونو گرافی هم نکشید

واسش ناراحتم...

امیدوارم زودتر حالش خوب شه...

دختر جاریش میگفت ارزو وحسین بچه دار نمیشن 

و این حرفایی که میزنه هم الکیه واسه اینکه به بقیه بگه بارداره...

خیلی واسش ناراحتم.....

۱ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان