مادرخونده!

سلام به دوستای مهربونم که نگرانم شده بودن!

اقا مشکل من کرونا نبود یه عفونت شدید بود که رفته بود تو خونم

و منشا مشخص نبود من توفروردین بیشتراز 5 تا ازمایش دادم

و دوتا سی تی ریه هم انجام دادم که اخر مشخص شد

منشا عفونت تو خون من لوزه سوممه

این عفونت ربطی به کرونا نداشت ولی من رو مستعد تر کرده

بود واسه همین سرکارم اجازه ندادن که برم و من یک ماه

توخونه استراحت کردم تا بلاخره از اول اردیبهشت تونستم برم

سرکار!

و خدارو شکرکه باز برگشتم یک ماه بدون حقوق بودن واسه

من خیلی سخت و طاقت فرسا بود

و یه اتفاق دیگه هم که افتاد این بود که من فهمیدم

کارم رو دوست دارم و این همه نارضایتی که

تو من به وجود اومده بود فقط به خاطر خستگی زیاد

از کار بود

این یک ماه باعث شد من بیشتر فکر کنم و خودم رو برای

تلاش دوباره اماده کنم!

عوض شدن بخشم برای من مثل یه فاجعه بود

اینقدر بهم ریخته بودم که صبحا با غر غر میرفتم

سرکار و لحظه شماری میکردم برای برگشتن به خونه

ولی کم کم بچه ها بهم عادت کردن و اذیتا کمتر شده

کارم همچنان زیاده و دعوا ها و عصبی شدن بچه ها هم

هنوز هست!بلاخره اونا همشون دارو های روان مصرف میکنن

و سالم نیستن ولی خب اذیتاشون واسه م کمتر شده!

مثلا همه چی این چندروز خوب بود تا اینکه سر پخش غذا

یکی از بچه ها به خاطر اینکه پنیری که بهش داده بودم

کم بود نزدیک بود بهم حمله کنه!

ولی خب فرداش اروم شده بود!

خلاصه اقا سخته ولی من میتونم از پسش بر بیام!

خودمم خوبم!

بخشید نگرانتون کرده بودمheart

 

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان