کارتو معدن از کار ما راحت تره....

پریروز تصمیم گرفتم خودم مستقیم زنگ بزنم به سوپروایزر 

وبگم که میخوام مدرکمو ارائه بدم برای ارتقای شغل ،

امیدوار بودم که موافقت کنه ولی نکرد 

با اعصاب خورد شیفتو گذروندم 

ولی خب حداقل دیگه تکلیفم مشخص شد 

اینجوری الکی امیدوار نمیمونم 

و میرم میگردم دنبال کار

یه مشکل دیگه ای هم که تازگیا به وجود اومده اینه که

یه مسوول جدید برای ما اومده که خیلی ادم بدیه

انگار اومده عقده های بچگیشو اینجا خالی کنه

۳۵ سالشه 

به خودش اجازه میده به همکارا بگه تو بیخود کردی تو غلط کردی...

به من تاحالا همچین حرفی نزده که اگه بزنه من همونجا میزنم تو دهنش

مسلما همون لحظه اخراج میشم ولی خب اگه این موضوع

واسه من پیش بیاد من حتما میزنم تو دهنش...

دیروز صبح شیفتو به همکارا تحویل دادیم میخواستیم بریم خونه 

که دیدم یکی از همکارا که خیلی خانم باشخصیتیه و سنشم بالاس

داره گریه میکنه و میگه مسوول اومده به من میگه تو بیخود کردی 

فلان کارو کردی!

درصورتی که اون کار به دستور سوپروایزر که مافوق مسوول

ماست انجام شده بود،هرچقدرم همکار ما میگفت خانم سوپروایزر به من

دستور اینکارو داره بازم مسوول ما به توهیناش ادامه میداد...

بااعصاب خورد رفتیم که بریم خونه

من واقعا دیدم اعصابم نمیکشه اونقدر که گریه های همکارم 

منو بهم ریخته بود

زنگ زدم کار گزینی و گفتم با خانم ن کار دارم 

خانم ن مسوول کار گزینیه و فرد دوم مرکز ماست 

یعنی ریاست بعدم خانم ن

گفت خانم ن داره صبحانه میخوره کارتو به من بگو گفتم نه باخودش 

کار دارم

گفت تا ساعت ۱۱ هم میخواد بره فلان قسمت بعداز ۱۱ زنگ بزن

گفتم باشه و قطع کردم

رسیدم خونه میخواستم بخوابم که گوشیم زنگ خورد 

خود خانم ن بود 😳😳

پرسید خانم چ زنگ زده بودی بامن کار داشتی؟

مسلما بهش گفتن من زنگ زدم و گفتم با خودش کار دارم 

فهمیده یه موضوعی پیش اومده و زنگ زده

اخه ماها تا چیزی پیش نیاد بهش زنگ نمیزنیم 

خانم ن هم معمولا به کسی زنگ نمیزنه بگه چیکارم داشتی زنگ زدی!

گفتم بله من زنگ زدم و بهش گفتم مسوولمون چه رفناری با ما داره

گفتم مسوول با سوپروایزر مشکل داره و اگه دستور سوپروایزر رو انجام بدیم

این خانم باهامون دعوا میکنه و بی احترامی میکنه

گفت حتما پیگیری میکنم

از کاری که کردم پشیمون نیستم ریسک اینکه بگن من زنگ زدم و این حرفارو 

زدم هم قبول کردم

فردا شیفتم و نمیدونم چه اتفاقی قراره بیوفته ولی بازم میگم اصلا پشیمون نیستم...

امروزم رفتم دوجا فرم پر کردم  بیمارستان ملارد و بیمارستان شهریار

بیمارستان ملارد و نمیشناختم خیلی جای پرتی بود 

خیلی اذیت شدم تا برسم اونجا و برگردم شهریار

هنوز تاسیس نشده و داره نیرو میگیره 

امیدوارم که بهم زنگ بزنن...

 

 

 

 

 

۰ نظر ۳ موافق ۰ مخالف
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان