اسمون آفتابیه......

سلووم

همه چی ارومه,اروم تر از حلزون....

دیروز کلاس خیاطی داشتیم ارزو  با خواهرش اومده بود,میگفت بهنامو

دیده بودن با لباس کار از کوچه ای که اون خونه توش  بود دراومده,حتما داره خونه رو درست میکنه...

خیالش راحت شد دیگه الان خونه رو داره....

دیگه از شرمن خلاص شد.....

ازاون شب به بعد خطم خاموشه,چندبار وسوسه شدم خط رو روشن کنن ببینم پیام داده

یانه,ولی روشن نکردم........

دیگه روشن نمیکنم......

بمیرن همشون.

میخوام واسه مادر یکی از بچه های مهد دعا کنید,مادرش جوونه,

فشارش رفته بوده بالا و سکته مغزی کرده چندوقت بود تو کما بود الان به هوش اومده

ولی لمسه....

نه حرف میزنه نه میتونه تکون بخوره,دیروز مثل اینکه به زور چندتا کلمه صحبت کرده,دخترش

امروز خیلی خوش حال بود که مامانش حرف زده

یه دختر۱۷ساله داره یه دختره۶ساله یه دختره۱ساله,

واسش دعاکنید ,خدا به بچه هاش رحم کنه و شفا بگیره. 

۳ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
ناهید بانو
۲۸ بهمن ۱۲:۰۶
انشالا خدا همیشه ثایه مادرارو رو سر بچه هاشون حفظ کنه
امیدوارم هرچه زودتر شفا پیدا کنه
طاها میرویسی
۲۸ بهمن ۱۷:۰۷
خدا شفاش بده

پاسخ :

خدا همه مریضارو شفابده
دیانا
۲۹ بهمن ۱۷:۳۲
خدا شفا بده
دختر عمه ی منم همینجوری فشارش رفت بالا ولی خداروشکر نرفت تو کما فقط رو مغزش خون لخته شده بود که عملش کردن الان چند روزه تو بیمارستان بستریه

پاسخ :

خدا شفا بده همه مریضارو ,ولی حال مادره این دختره خییلی بد.بود.یه هفته اول دکتر میگفت احتما
به هوش اومدنش ۱۰درصده,ایشالا دخترعمه تو هم خوب شه,.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان