خونه ی شایان

تمام این چند روز رو که خونه بودم استراحت کردم 

واسه خونه تکونی هم مامان دونفرو گرفت کارای شستوشو رو انجام دادن

اونوقت امروز شایان اومد به من گفت ابجییییی میایی با مریم بریم

خونه منو تمیز کنیم؟مبلام بعداز ظهر میاد

گفتم باشه 😑

خونه خالی بود ،زمینشم سرامیک بود 

اول کابینتارو تمیز کردیمو دستمال کشیدیم ،بعد اشغالای

اشپزخونه رو جمع کردیم

بعدم کل سالن و اتاق خوابارو جارو زدیم و طی کشیدیم 

پدر منو مریم در اومد قشنگ!

الانم ساعت ۵ صبح و من از دست درد بیدار شدم 

و هرکاری میکنم درد دستم کم نمیشه

 

 

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف
زری ...
۱۵ اسفند ۰۷:۵۱

خود داداش هم کمک کرد ؟

یا کار داشتن 

 

وای چقدر از خونه تمیز کردن و خونه تکونی بدم میاد T___T

نگین کی خوشش میاد که وبلاگر دیدم میگه منتظرم همه خونه رو تخلیه کنن بزنم تو کار بشور بساب :"""

پاسخ :

خودش نه باباااااا 
مامانم و شایان رفتن مبلارو بیارن 
تا برسن ما خونه رو تمیز کردیم
،اوف خونه تکونی رو که نگو اصلا منم متنفرم 
اتفاقا منم یه دوست دارم کلا تفریحش خونه تکونیه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان