Happy

بچه ها هپی پریروز برگشت

وزنش یک سوم شده

طفلک بچه م...

۱ نظر ۴ موافق ۰ مخالف

Happy🐈‍⬛

 ۸ روزه happy از خونه فرار کرده و رفته

دلم براش تنگ شده

هر لحظه دارم بهش فکر میکنم....

بهش که فکر میکنم اشکام سرازیر میشه

همه میگن گربه ها میرن و باز برمیگردن

به نظرتون هپی بر میگرده؟

۱ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

عمل بینی

4 روز دیگه میرم برای عمل و

خیلی استرس دارم

نه به خاطر اینکه میترسم خوب نشه

از کار دکتری که انتخاب کردم مطمعنم

یعنی چند بار رفتم مطبش و هربار مطب

پراز ادم بود و یک نفر هم نبود که از کارش راضی نباشه

از بعد از عمل میترسم

اخه همه میگن 6 روز اول خیلی وحشتناکه...

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

رژیم

بچه ها امروز میشه ۳۱ روز 

و من از ۸۴ کیلو و

شدم ۷۶ کیلو 🙂

۱ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

گریه...

امروز از اون روزاست که سر هر موضوعی دلم میخواد گریه کنم

سر فوت مادر بزرگ نامزد سابقم،(دیروز فوت کرده)

سر کلیپی که تو اینستاگرام دیدم

سر هپی که بزرگ شده و نمیدونم عقیمش کنم یا نکنم

سر گرسنگیم به خاطر رژیمی که گرفتم

سر کش مویی که دیشب سرکار گم کردم 

سر چاییم که کنارمه و سرد شده....

سرهرچی...

صبح از سرکار اومدم خونه رفتم قبرستون سر خاک 

مادر بزرگ بهنام 

تا تونستم گریه کردم 

یه ساعتم نشستم و برگشتم خونه

تو تموم اون یه ساعت خدا خدا میکردم که کسی از خانواده شون

نیاد...و خداروشکر که نیومدن

الانم یه بغضی تو گلومه که هر لحظه ممکنه بترکه...

۳ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

مغرورای لعنتی

اگه یه غریبه بهتون سلام بده 

جواب سلامشو میدید یا نه؟

اگه جواب نمیدید دلیلتون چیه؟؟

من خیلی دوست دارم بدونم 

اینایی که وقتی یه غریبه سلام بهشون میده

جواب نمیدن و مثل بز زل میزنن به طرف چی تو سرشون

میگذره؟

من کلا برام مهم نیس اون ادم رو میشناسم یا نه وقتی 

وارد یه جایی میشم سلام میدم بعد عجیبه بعضی از ادما 

چون مثلا منو نمیشناسن همینجوری زل  میزنن تو صورتمو 

جواب نمیدن😑

مثلا اگه جواب بدید چی میشه؟؟

از عظمتتون چیزی کم میشه؟؟

اه مغرورای لعنتی

 

 

۴ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

1402

سلام

چطورید؟

من ۸۵ درصد خوبم

اون ۱۵ درصدی که خوب نیستمم دلیل داره

۵ درصد سرما خوردم شدید،صدام گرفته،گلوم درد میکنه

بدنم درد میکنه و همونجوری سرکارم میرم 

۱۰ درصد به خاطر اقای رضایی،این اقا داستان داره ،کلا این رضاییا

مث طاعون افتادن تو زندگی من ،

بعدا یه پست در مورد این طاعون میزارم

۵ درصدم به خاطر سونیا خوب نیستم

سال ۱۴۰۲خوب شروع شد خداروشکر من از اول تا ششم فروردین شیفت 

بودم و از ۶ تا ۱۴ اف بودم  نهم صبح زود راه افتادیم به سمت

شمال ساعت 10 صبحم رسیدیم

از وقتی شایان ازدواج کرده یه چیزی تو خونه ما خیلی خوب شده

هرچیزی میخواییم تو خونه بخریم هزینه ش رو بین 4 نفرمون تقسیم میکنیم

من .مامان.بابا. سونیا

اینجوری به کسی هم فشار نمیاد

برای سفرمونم یه ویلا100 متری دریا گرفتیم پولشم  4نفری دادیم

 برای نهم صبح تا یازدهم صبح

کم بود ولی خب خوش گذشت

هر هزینه ای هم که کردیمم باز تقسیم بر 4 کردیم

این باعث شد بیشتر کارایی که تو سفرای دیگه نمیکردیمم

انجام بدیم خلاصه که بعداز مدت ها واقعا بهم خوش گذشت

یازدهم صبح ویلا رو تحویل دادیم تا غروبم تو شهر چرخیدیم و

نصفه شبم رسیدیم خونه

سیزده بدرم با شایانینا رفتیم باغ پسر عمم

شیفت کاری منم از پونزدهم شروع  شد

از هفدهم هجدهم فروردینم

افتاد تو سرم که برم برای عمل بینیم :))))

شاید براتون خنده دار باشه ولی یکی از بزرگترین

دلایل من برای اعتماد به نفس نداشتن

همین بینیم بود

با اینکه زیادم غیر عادی نیس ویه بینی معمولی گوشتی

اینو الان دارم میگما قبلا که خیلی از خودم بدم میومد میگفتم

دماغم اندازه پیازه

از بچگی مامانم میگفت تو دماغت بزرگه

اینقدر راحت در مورد دماغ من حرف میزدن

که تو نوجوونیم تا یکی اسم دماغمو میاورد گریه م میگرفت

بعدم که رفتم سرکار تو مرکزی که کار میکردم عمل زیبایی

ممنوع بود و هرکی بینیش رو عمل میکرد اخراج میشد

منم از ترسم عمل نکردم

اونموقع هزینه ی عمل بینی من 9 و پونصد بود چند بار رفتم کارگزینی

گفتم پلیپ دارم بزارید

برم عمل کنم

گفتن نهه برو فقط پلیپت رو عمل کن زیبایی عمل نکن

ولی الان میتونم برم عمل کنم

با این تفاوت که هزینه ی عملم 32 تومن میشه

خلاصه ش این شد که 26 اردیبهشت

وقت جراحی بینی گرفتمsmiley

و 21 روز دیگه عمل میکنم

این از عکس قبل از عمل تا بعدازعملم براتون بزارم

 

کلیک کنید

 

 

 

 

 

۴ نظر ۱ موافق ۰ مخالف
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان