يكشنبه ۱۵ اسفند ۰۰
تمام این چند روز رو که خونه بودم استراحت کردم
واسه خونه تکونی هم مامان دونفرو گرفت کارای شستوشو رو انجام دادن
اونوقت امروز شایان اومد به من گفت ابجییییی میایی با مریم بریم
خونه منو تمیز کنیم؟مبلام بعداز ظهر میاد
گفتم باشه 😑
خونه خالی بود ،زمینشم سرامیک بود
اول کابینتارو تمیز کردیمو دستمال کشیدیم ،بعد اشغالای
اشپزخونه رو جمع کردیم
بعدم کل سالن و اتاق خوابارو جارو زدیم و طی کشیدیم
پدر منو مریم در اومد قشنگ!
الانم ساعت ۵ صبح و من از دست درد بیدار شدم
و هرکاری میکنم درد دستم کم نمیشه