سلوووم
اقا امروز دوساعت مرخصی گرفتم واسه یه کار واجب!!!!
اقای ص اینقدر غر زدتا مرخصی داد,داشتم حاضرمیشدم که دست همون دختره که شبیه خواهر بهنام
رفت زیر چرخ!
اقا چنان گریه ای میکرد که نگو!بردتش بیمارستان امپول کزازم بهش زدن!من۲۰۰۰دفعه دستم زیر چرخ
رفته اندازه این دختره کولی بازی درنیاوردم والا!
خلاصه که من رفتم مرخصی برگشتنی هم یه اسپری خریدم که خییلی خوشبوعه,
میخواستن امروز تاهشت اضافه کاری نگهمون دارن که راس ساعت۶برق رفت!!خخخخخ!
دست اقای ص هم رفت زیر قیچی برقی و وحشتناک بریدا,کلا امروز روز خطرناکی بود !اقای ص چون خیلی با
بچه ها خوبه همه دوستش دارن اصن خیلی ناراحت شدن همه واسه دستش.
خلاصه که برق که رفت مارو فرستادن خونه ولی فردا صددرصد تاهشت هستیم! :-(
برگشتنی هم مرتضی رو دیدم ,رفتم خونه پیام داد,که دیدمت میخواستم حالتو بپرسم منم فرستادم
ممنون خوبم!اقا اصن انتظار همچین رفتاری رو از من نداشت کلا!
دیگه اومدمم خونه خوابیدم تا الان!!!!
راستی قضیه این امار دیروز من چیه اینقدر یهو امارم رفته بالا؟؟؟