دخترخاله جان!!!

سلوووم

تعطیلاتم داره تموم میشه بااین تفاوت که من امسال سعی کردم

از عیدمتنفر نباشم!!!!!

نمیخوام مثل این وبلاگایی که این چندروز خوندم بگم همچنان از عید متنفرم!!

عالی نبود جایی هم نرفتیم ولی خداروشکر از پارسال خیلی بهتر بود....

خییییییییییییییییییییییییییلی!

پارسال اوج اختلافای من و بهنام بود توعید بود که بهنام اینقدر با طعنه و کنایه حرف میزد که

اومدم خونه به مامان گفتم بهنام دنبال بهونه س از دست من خلاص شه...

همینطورم شد !حسم درست بود!

پارسال سیزده بدر گردنبندمو از خونه دزدیدن اونم به لطف داداشم که همیشه گناهکار میدونمش

....

ولی امسال نه بد بود نه خوب!معموووووولیه معمولی بود!

که اونم راضیم!

بهنام اونروز که بهم پیام داد حرفش این بود که دلم واست تنگ شده میخوام باهات حرف بزنم

منم گفتم حق نداری بهم زنگ بزنی ...

گفتم عشقتو با خونه ت بهت پس دادم ....

یهه روز زنگ زد بعدش پیام داد که من همیشه میخواستم باتو. باشم ولی توهیچوقت

نخواستی خداحافظ.....

هه!

اخه اگه نمیخواستم که زنت نمیشدم.....

بگذریم...

دیگه ازاون روز زنگ نزده.

واسه روز مادر همگی پولامونو روهم گذاشتیم و یه گوشواره واسه مامان خریدیم!

یاد روز زن پارسال افتادم که بهنام تو خونه ش داشت کار میکرد رفتم پیشش حتی بهم

تبریکم نگفت اومدم بغلش کنم خودشو کشید کنار گفت لباسام کثیفه بغلم نکن.....

ازخجالت خانواده م رفتم از صاحبکارم 100 تومن اضافه گرفتم و گفتم میام کارمیکنم این 100و

جای حقوق اینده م...

رفتم واسه خودم کادو گرفتم و گفتم بهنام واسم کادو خریده....

اخ بهنام کاش یه روزی بتونی بفهمی بامن چیکارا کردی بتونی بفهمی چقدر له شدم

چقدر حقیر شدم

بعید میدونم هیچوقت اینو بفهمی اخه تو همیشه میگی من بد بودم که توهیناتونو ندید

نگرفتم من بد بودم که مثل شماها خودمو به نفهمی نزدم,

ولی امیدوارم یه روز حالا الانم نه چند سال دیگه همه چیزو بفهمی ,توهیچوقت حرفای

منو باور نکردی همیشه من پیش تو دروغگو بودم ولی بلاخره همه چیز درست میشه

همه چیزم بهت ثابت میشه من صبرمیکنم...

دخترخاله م بازرسه بیمارستانه!

یعنی بیمارستانی بخواد باز شه میره همه چیزشو چک میکنه تازگیا هم نزدیکای ما خیلی بازرسی

میاد واشنا داره ,بهم گفت بعداز عید برو دوره ی بهیاری بگذرون و مدرک بهیاری

بگیرمن نزدیک خودتون یه جا واست کار پیدا میکنم!

حالا بعدازعید اول یه کار پیدا میکنم بعدش میرم سراغ مدرک بهیاری که حداقل تا دوره مو

میگذرونم تا دخترخاله م واسم کار پیدا کنه هم بیکار نمونم.

فردا هم نمیدونم میریم بیرون یانه هرسال که میرفتیم ولی امسال من یه دعوای کوچیک

داشتم با بابام سه روز پیش الان درحالت قهر بسر میبریم!


 

۳ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
امیرحسین
۱۲ فروردين ۲۳:۳۶

سلام دختر خالتون راست میگن ماهیی 2 و نیم حقوقشه

ولی ی رشته هم هست کمک پرستاری نمیدونم همون بهیاری

ک اسمش عوض شده ولی اونم پرستار استخدام وزارت بهداشت اینا میشید.

 

میدونید چطور میگیم دندون پزشک تجربی

اونم تو همون مایه هاست

هم حقوقش خوبه هم ثواب داره

پاسخ :

نمیدونم اصن راجع بهش اطلاعات ندارم باید برم تحقیق کنم راجع بهش
الناز
۱۴ فروردين ۲۰:۱۹
موقعیت کاری ک دخترخالت گفترو حتما پیگیر باش عزیزم عالیه.
ایشالا عید و سیزده سال بعدت بهترترتر با آدمهای جدید بهترترتر تجربه کنی گلم. برات بهترینهارو آرزو میکنم.

پاسخ :

سلووووم عزیزم!!!

نی نی گلی چطوره؟؟؟

ممنون دوست من!!!

طاها میرویسی
۱۶ فروردين ۲۰:۱۲
سلام من اومدم!
طاها!

پاسخ :

سلووووم

خوش اومدی!!!!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان