ساعت ۴ و بیست دقیقه س
خوابم نمیره
به شدت سردرد و حالت تهوع دارم
همش دارم به کارای احمقانه فک میکنم...
چند بار اومدم به اکسم پیام بدم دلم برات تنگ شده
بعد گفتم نههههههه این غلط و نکن
دوباره دستم رفت پیام بدم
باز مغزم گفت نکن فردا بشینی گریه کنی جوابمو نداد
اونوقت من بهت میخندم
قلبم گفت نهههه جواب میده
مغزم گفت ارررره حتما جواب میده دختره ی احمق
حق نداری اینکارو بکنی ☹
فعلا مغزم پیروز شده
حالا ببینیم تا روشن شدن هوا و خروج از بحران دلتنگی شبانه
چه اتفاقی میوفته
خدا خودش کمک کنه خوابم ببره من حوصله ی افسردگی بعداز
کارای احمقانه رو ندارم....