من تمام زندگیم به کسی حسادت نکردم
هرکی هرچی داشت گفتم نوش جونش لیاقتشو داشته
هیچوقت از خوشحالی کسی ناراحت نشدم
یه دختر عمه دارم تمام عمرش درحال نفرین بقیه بود
روز نبود که پشت سر فامیل و دوست و اشنا و غریبه حرف های
دروغ نگه و بد همه ی دنیارو نخواد
چه جوریه که من هر روز دارم داغون تر میشم و پایین تر
میرم و اون هر روز داره بهتر میشه؟
مگه این نیست که میگفتن ادم خوبی باش تا همه چی خوب
پیش بره؟
پس چرا همیشه برعکسه؟
جرا هرچیزی که از بچگی بهمون یاد دادن داره غلط در میاد؟
من دیگه تو این دنیا هیچ چی رو قبول ندارم