انفولانزا

سلووم

خدا این انفولانزارو به کسی نشون نده,از دیروز افتادم تو جا و از استخوان درد وسردرد دارم میمیرم.

این چندروز که پست نذاشتم اتفاقای زیاد افتاد,یکیش این بود که خانوادگی مشورت کردیم و تصمیم

گرفتیم طلبمونو از بهنام بگیریم و خونه شو پس بدیم,بهنام پیش مامانم یه قرعه کشی داشت که

به نامش دراومده بود ولی بهنام بعداز طلاق قسطاشو نداد,و قسطاش افتاد گردن مامانم,حدودا سه تومن

یک میلیون و سیصد هم من به بهنام قرض داده بودم,حالا بهش خبر دادم و گفتم پولمو جورکنه 

تا بریم خونه رو بزنم به نامش.

بیست و سوم تولد شایان بود مامان و بابا یه دستبنداز اینا که چرمه و روش طلا داره.خریدن

منم یه شلوار خریدم ۷۵۰۰۰تومن سونیاهم یه کمربند و یه عروسک پلنگ صورتی بزرگ خرید!

حالا فکرکنید داداش ۲۱ساله من مثل بچه ها عروسکو کنار میذاره و میخوابه!!!

عروسکه رو من و مامان رفتیم گرفتیم چون بزرگ بود و تو کیسه جا نشد مجبور شدم دستم

بگیرمش من جلوی مامانم داشتم راه میرفتم پشت سر مامانمم یه دختره و نامزدش داشتن

میومدن دختره اومدن جلو نامزیش اظهار نظر کنه نمیدونست که مامانم جلوشونه 

به نامزدش گفت نگاه کن خرس گنده عروسک گرفته دستش!

مامان که جلوشون بود شنیدو برگشت به دختره گفت ماهم اینو واسه یه خرس کوچیک خریدیم!!!

دختره جلو نامزدش بدجور ضایع شد!!عذر خواهی کرد و گفت نه من گفتم چه عروسک بزرگی!

خلاصه کلی خندیدیم!!!

شایان مثل بچه هاست کلی از دیدن کادوهاش ذوق کرد!!!!

شلوارش فقط تنگ بود که پریروز رفتم عوضش کردم خواهر بهنام و با.یه دختره دیدم

داشتن تو شهریار میگشتن!!!

حالا ترکیب رنگ لباساشو بهتون که بگم  میفهمید تو چه فازیه و سلیقه ش چه جوریه!

پالتوی سورمه ای و شلوار و شال سبز روشن!!!!

افتضاح بود!!!!!!

از کنارش رد شدم نمیدونم منو دید یانه.وقتی اومدم خونه بدن دردمم شروع شد و ازاونموقع

نمیتونم ازجام پاشم الانم باگوشی پست میذارم.

فردا یکی از بچه ها قراره تولدشو تو مهد بگیره  اگه نرم طفلکی ناراحت میشه,

مجبورم به خاطرش برم.


۶ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
RaCi naL
۲۵ دی ۲۱:۵۴
ایشالا زودتر خوب شـی عزیزم ^-^

پاسخ :

ممنون دوست من
♥رکســــــــــانا♥
۲۶ دی ۰۶:۱۵
سلوم آجی شادی..خوبی عزیزم؟ان شاالله قضیه بهنام به خوبی و خوشی تموم میشه عزیزم.فدات شم عزیزم...ان شاالله تو مهدم بهت خوش بگذره

پاسخ :

ممنون عزیزم

معصوم
۲۶ دی ۰۷:۵۷

راستش میدونم خیلی از زندگیتو تباه کرد... ولی وقتی بدهی تون رو پس بگیرید و خونه رو پس بدی دلت سبک میشه ...

البته این نظر منه ... باز تصمیم گیرنده اصلی توهستی نه من

قربونت برم انشاله زود زود تمام درد و غمات از جونت رخت ببندن

پاسخ :

اولش از رو حرص میگفتم نه این خونه رو نمیدم ولی تهه تهش اون خونه مال اونه درسته کسی که این وسط

ضرر کرد من بودم ولی بهنام همه ی پس اندازش اون خونه بود.

خونه رو میدم و میرم دنبال زندگیم

دیانا
۲۶ دی ۱۴:۵۰
خوب خیلی بده انفولانزا منم امسال دو بار گرفتم ایشالا زودتر خوب شی
قره یه مدل آلوچس از خرما و میوه درس میشه خیلی ترش و خوشمزس قره قوروتم یه جوری همون قره ی محلیه که از دوغ درست میشه و از قره سفت تر و ترش تره خیلی جفتش خوبن من که خیلی میخورم
فک نمیکردم انقد ناشناخته باشه یکی دیگه هم ازم پرسیده بود

پاسخ :

انفولانزا خیلی بده من که حالم داره بدترم میشه دکترم نرفتم

تاحالا اسمشم نشنیده بودم من کلا چیزای ترش دوست ندارم بیشترشیرینی جات دوست دارم!!!!

الناز
۳۰ دی ۰۱:۱۰
چقد پول بهت میده. پس نصف مهریه ای ک بهت میرسه چی بخشیدیش؟

پاسخ :

بدهیش به ما کلا۴۳۰۰میشه اونو بگیرم خونه رو میدم
مهریه رو نمیخوام
پرنسسM
۳۰ دی ۱۸:۱۵
سلام عزیز دلم ببخش این چند وقت مشغول درسم و خونه..خخخخ

آفرین به دو..چه خوب آفرین به مامانت جواب داد..اره مراقب باش

هوا سرده و آنفولانزا هم که همه میگیرن..

قربونت

پاسخ :

سلام,
اره بابا مامان خیلی باحال جوابشو داد!کلی خندیدیم!!!!
انفولانزاهم که خدا نشون کسی نده خیلی بده
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان