فردا....

فردا 

پرکارترین روز سال است برای من 

باید، 

گره از تمام سبزه های این شهر باز کنم 

مبادا،

کسی تو را آرزو کرده باشد.

پرویز محمدی

۵ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
امیرحسین
۱۳ فروردين ۱۰:۲۷

سلام عجب پست باحالی من دنبال پست بود برداشتم با اجازه

ماکه برف اومده مونیم خونههههههههههههههههه

پاسخ :

اینجا هم بارون شدید میباره موندیم توخونه
من یک معشوقه هستم ...
۱۳ فروردين ۱۴:۳۸
سلام خانومی
بازم سال نو رو بهت تبریک میگم
دلم خیلی واسه پسر عموهات سوخت...ولی مطمینم الان خودساخته و با جنم بار اومدن
انشالله کارت هم درست میشه و میری سر یه کار خوب با حقوق عالی

پاسخ :

سلوم عزیزم بازم ممنون!!
اره واقعا سرنوشت غم انگیزی داشتن ایشالا عاقبتشون خوب باشه!
واسه کارم ایشالا درست شه من میرم دوره رو میگذرونم خدا خودش بقیه شو جورمیکنه ایشالا!
His Love
۱۴ فروردين ۱۴:۵۸
ســـلامـ
سالِ نو مبارک...
ایشالا امسال یه سالِ عالی باشه واسه همه
هرچی غمـ و غصه و تلخی ـه ... پاک شه از دل ـآ ^-^

پاسخ :

سلوم عزیزم!!!!

ممنونم!

بانو
۱۵ فروردين ۱۳:۳۹
شاددی جووووووووووووووووونم سلام سال نو مبارررک خانمم با اراده و پشتکارران شاءالله خیلی سااال خوبی باشه برات انقدر درگیر خوشیات بشی که اصلا یادت بره روزای ناخوشایند رو
دلم واسه پسرعمه هات سوخت ☹️ رفتی شلمچه منو یادت بود دعام کنی؟؟؟ 
بهنام الکی ز میزنه همینجوری میزنه انگار وقتای بیکاریش یه ز میزنه دوباره میره پی کارش اخه اگه الان درست شده بود پیگیر تر از این حرف ها بود
متوجه شدی شماره تو از کجا پیدا کرده ؟ 
کار جدید خوووبههههه چه قدر دوره ش طول میکشه ؟ 
عزیزززم هر بدی بهت شده به خودشون برمیگرده دیگه سعی کن ناراحت نباشی  اتفاقا خوشحال باشی که راحت شدی ازشون و یه سال سخت رو پشت سر گذاشتی این شانس و داشتی که زود متوجه شی و راحت شی و الان خیلللللی جوووووونی و پر تلاش خداروشکرررر
و باووورت نمیشه چه قدرررر نوشته هات شادتر شدده چه قدررر انرژیه وبلاگت مثبت شده
از این به بعد هرروز که پا میشی بهتر از دیروزی سال ٩٤ کاملا تموم شد و من خوددم هرروز پیشرفتتو دیدم عزیزززز دلمممممم
شخصیتت رو دوست داررم

پاسخ :

سلوووم عزیزم!!ممنوم امیدوارم امسال سال خوبی برای همه باشه!

شلمچه اسم تک تک دوستای وبلاگی تو ذهنم بود واسه همه تون دعا کردم!!!

بهنامم میدونم خیلی دوست داره ولی چه فایده که نتونستیم باهم بمونیم اون تغییرنکرده همون ادمه باهمون

تفکر خانواده شم اگه اونموقع تنفرشون ازمنو علنی نکرده بودن الان دیگه علنی کردن پس همه چی روشنه منو بهنام هیچوقت دوباره نمیتونیم باهم باشیم....

شمارمم نمیدونم ازکجا پیدا کرده واقعا اصن انتظار نداشتم بتونه شمارمو پیدا کنه.

همه ی اون روزای تلخ گذشت امیدوارم ازاین به بعد دیگه تلخی نباشه!

اینکه حالم بهتر شده رو همه ی دوستام بهم میگن!میدونی راحت نیست فراموش کردن همه چیز خیلی سخته

ولی من دارم سعیمو میکنم!!!!

مرسی از تو دوست خوبم که همراهی!!!!!!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان